ابوالحسن، علی بن محمد بن علی بن موسی الهادی النقی العسکری، دهمین امام شیعیان که از وی با عنوان امام علیّ نقی یا امام هادی یاد میکنند. جز هادی، معروفترین لقب او نقی است. نام او، «علی» و کنیهاش «ابوالحسن ثالث» و از القابش نقی، هادی، امین، طیب، ناصح و مرتضی را ذکر کردهاند. شیعیان وی را با فرزندش حسن بن علی، «امامین عسکریین» میخوانند، زیرا در شهر نظامی سامراء (عسکر)، زیر نظر خلفای عباسی بودند. زندگی او مصادف با ضعف عباسیان بود. از او رسالهای در جبر و اختیار و چند زیارت نقل شدهاست. منابع شیعیان کرامات بسیاری را به او نسبت میدهند.

ریشهشناسی القاب
در لغت نامه دهخدا و فرهنگ معین برای نقی نظیف و پاکیزه، برگزیده و خالص و برای هادی راهنما، راهنماینده، مرشد و هدایت کننده آمده است.
تولد
علیالنقی در نیمه ذی الحجه ۲۱۴ قمری در روستای صریا در نزدیکی مدینه به دنیا آمد. پدرش امام نهم شیعیان، ابوجعفر محمد التقیالجواد بود. مادرش بنا به برخی منابع امالفضل دختر المامون و بنا به برخی دیگر امالولد بود که سمانه یا سوسن خوانده میشد که اصالت مغربی داشت، البته نام مادرش مدنب، حدیث و غزال هم ذکر شدهاست. روایت اخیر محتملتر است چون بنا به برخی تواریخ ازدواج محمد بن علی و امالفضل در ۲۱۵ هجری رخ داد.
زندگی
در زمان کشته شدن پدرش محمد بن علی در بغداد در مدینه حضور داشت و همچون او در کودکی و هشت سالگی به امامت رسید. مطابق وصیت پدرش او وارث داراییهای پدر پس از سپریشدن صغر سن میشد. پیروان محمد بن علی اکثراً امامت او را پذیرفتند؛ اما بعدها گروه کوچکی برادرش موسی را امام دانستند. این گروه پس از آنکه موسی خود را از آنان جدا کرد دوباره پیرو علی بن محمد گشتند.
وی پیش از خلافت متوکل در آرامش در مدینه میزیست. متوکل عباسی برای آنکه بنیان خلافت –به عنوان یک نهاد سنیمذهب– را محکم کند دشمنی آشکاری را با شیعیان آغاز کرد و شروع به آزار و اذیت آنان نمود. خلافت متوکل و سیاست ضد علوی او برای علی سختیهایی به بار آورد. پس از خلیفه شدن متوکل، حاکم مدینه، عبدالله بن محمد بن داود هاشمی، نامهای به متوکل نوشت و به او در مورد فعالیتهای علی و پیروانش هشدار داد. او نوشت که علی در خانهاش پول، سلاح و نوشتههای ممنوعه نگهداری میکند. در جواب علی نامهای به متوکل در دفاع از اتهامات و شکایت از حاکم مدینه نوشت. متوکل حاکم مدینه را خلع و علی را از بالاترین احترام و اعتماد خود مطمئن کرد، ولی از او خواست که با خانواده و خدمه به درگاه او نقل مکان کند. علی بن محمد در مدینه توانست به خوبی نقش رهبری شیعیان را ایفا کند و به همین دلیل متوکل در سال ۲۳۳ یحیی بن هرثمه را مأمور انتقال وی به سامرا کرد. وقتی یحیی وارد مدینه شد مورد مخالفت مردم قرار گرفت و در ابتدا گفت هیچ خطری او را تهدید نمیکند. وقتی علی بن محمد به بغداد رسید مردم بسیاری جمع شدند نا او را ببینند و فرماندار اسحاق بن ابراهیم طاهری به ملاقات او آمد و تا پاسی از شب نزد او ماند. وی در ۲۳ رمضان ۲۳۳ وارد سامرا شد. خلیفه فوراً وی را به حضور نپذیرفت ولی فردای آن روز خانهای را برای اقامت او اختصاص داد. علی بن محمد بقیه عمرش را در سامرا ماند. از وی نقل شده که او داوطلبانه به سامرا آورده نشده ولی از آنجا که کیفیت آب و هوا را میپسندد فقط به خلاف میل خود آنجا را ترک خواهد کرد. به نظر میرسد او احترام خلیفه را جلب کرده بود و اگرچه تحت نظر بود آزاری به او نرسید. وی به خاطر تقوا و فروتنی اش مورد احترام بسیاری بود. نسب العسکری او به دلیل منطقه عسکر سامرا ست.
از برجستهترین اصحاب و شاگردان علی بن محمد میتوان نام اینان را ذکر کرد:
عبدالعظیم حسنی
حسن بن راشد
عثمان بن سعید عمری
در سامرا، علی بن محمد اگرچه به طور مستمر تحت نظر بود، میتوانست آزادانه در شهر بگردد و با طبقه بالای جامعه ارتباط برقرار کند. او آشکارا قادر بود ارتباط مستمری با نمایندگانش را حفظ کند، که مامور رساندن نامهها و دستورها و جمعآوری خمس شیعیان بودند. وی بعدها در سامرا چندین خانه خرید. حامد الگار میگوید سختگیریهای متوکل عباسی باعث تقیه کامل و ناپیداییاش از جامعه شد. رسالهای در خصوص اختیار انسان و چند متن و اظهار کوتاه (حدیث) به او نسبت داده میشود و توسط ابن شعبه حرانی ذکر شدهاند. زیارات جامعه کبیره و غدیریه نیز منسوب به اوست.
مرگ
علی بن محمد سرانجام به دستور معتز در روز ۳ رجب سال ۲۵۴ قمری در ۴۱ سالگی در زندان کشته شد. مدت امامت علی بن محمد ۳۳ سال بود. بنا به سنت شیعه او مسموم شد. ابن بابویه گفتهاست که او توسط متوکل، یا معتمد مسموم شد، گرچه هیچ یک از این دو در زمان مرگ او خلیفه نبودند. گرچه مقاتل الطالبین او را جزو شهدای علوی قید نمیکند.
خلیفه معتز، برادرش ابو احمد موفق را برای نماز میت او فرستاد. وقتی جمعیت عظیم مردم برای عزاداری جمع شدند، پیکر او به خانهاش که او از دلیل بن یعقوب مسیحی خریدهبود بازگرداندهشد و آنجا به خاک سپردهشد. پسرش ابوجعفر، که به نقلی در ابتدا جانشین او در امامت به شمار میرفت پیش از او در سامرا درگذشتهبود. دو پسر دیگر او - حسن، که جانشینش شد - و جعفر از او باقیماندند. بنا به اعتقاد شیعیان علی النقی، جانشینی پسرش حسن عسکری را حتی قبل از تولد او و همچنین در پاسخ به شیعیان درباره امامت پسرش محمد، ضمن رد امامت محمد، به شیعیان یادآوری کرده و او را پسر بزرگتر خود نیز خواندهاست. شیعیان همچنین معتقدند که بر جنازه وی پسرش حسن نماز گذاردهاست و در اعتقاد شیعه بر جنازه امام معصوم، تنها جانشین او نماز میگذارد. باب او محمد بن عثمان العمری بود که پدرش عثمان بن سعید وکیل و باب امامان هشتم و نهم بود. شیعه اثنی عشری پسر او حسن را به امامت به رسمیت شناخت. گرچه گروهی دیگر معتقد بودند پسرش محمد که پیش از او درگذشته بود امام پنهان است. احتمالاً محمد بن نصیر نمیری که به علی النقی نسبت ربوبیت داد و مدعی شد باب و پیامبر او ست به این گروه مرتبط بودهاست. او بنیانگذار فرقهای از غلات شیعه به نام نصیریه شمرده میشود.
کرامات
روایات شیعه کرامات بسیاری را به علی بن محمد الهادی نسبت میدهد. تعداد این کرامات بهویژه برای علیالنقی بیشتر از سایر امامان شیعه ذکر شدهاست. به طور خاص او چنین توصیف شده که؛
دانش زبانهای ایرانیان، اسلاوها، هندیان و نبطیان، علاوه بر از پیش دانستن طوفانها و پیشگویی مرگها و دیگر رخدادها به او اعطا شدهبود.
گفتهشده او متوکل را لعنت کرد و مرگ او را سه روز پس از این که خلیفه او را تحقیر کرده بود (با دستور دادن به او، به همراه هاشمیان و دیگر بزرگان، که از اسب پیاده شوند و جلوی او و فتح بن خاقان پیاده راه بروند) یا زندانی اش کرده بود پیش بینی کرده بود.
در حضور متوکل، او با گذاشتن زنی که به دروغ میگفت زینب دختر حسین بن علی است در لانه شیر برای اثبات این که شیرها به بازماندگان علی آسیب نمیزنند، نقاب از چهره او برداشت.
او شیری را که بر یک فرش نقش بسته بود زنده کرد و آنرا واداشت تا یک شعبده باز هندی را که به دستور متوکل، سعی کرد با حقههایش به او بی احترامی کند ببلعد؛
مشتی ماسه و سنگ را برای یک پیرو فقیرش به طلا تبدیل کرد.
بمبگذاری در حرم
در ۳ اسفند ۱۳۸۴، یک بمبگذاری در حرم عسکریین، به مقبره هادی و پسرش حسن عسکری آسیب فروانی زد، حمله دیگری نیز در ۲۳ خرداد ۱۳۸۶ انجام شد که منجر به تخریب دو مناره حرم شد.
آهنگ جنجالی
شاهین نجفی، خواننده رپ فارسی آهنگی را با نام نقی، در اردیبهشت ۹۱ منتشر کرد که جنجالهایی را برانگیخت، همزمان حکمی فقهی از آیتالله صافی گلپایگانی مرجع تقلید شیعیان در ایران منتشر شد که حکم اهانت کنندگان به امام را همان حکم مرتداعلام مینمود. اگرچه این حکم اساس متعلق به قبل از انتشار آهنگ شاهین نجفی بود، برخی تصور کردند این همان حکم به قتل شاهین نجفی است. این در حالی است که در فقه شیعه بین حکم و فتوا تفاوت روشنی وجود دارد. پس از این جنجال رسانهای بسیاری تصور کردند حکم قتل شاهین نجفی صادر شده است و در پی آن، شاهین نجفی تحت حفاظت امنیتی قرار گرفت. بسیاری از شخصیتهای دینی و مذهبی و حتی مخالفان جمهوری اسلامی مانند دکتر عبدالکریم سروش نیز این اقدام شاهین نجفی را تقبیح کردند. پس از این واکنشها شاهین نجفی تلاش کرد به نوعی کار خود را توجیه نماید و اعلام کرد ترانه نقی بهانهای برای بیان معضلات اجتماعی بودهاست
حرم عسکریین
حرم عسکریین، آرامگاه علی نقی امام دهم و حسن عسکری امام یازدهم شیعیان (معروف به عسکریین) در سامرای عراق است. همچنین نرجس خاتون، مادر حجت بن حسن (مهدی)، و حکیمه خاتون دختر محمد التقی (امام نهم شیعیان) و خواهر علی النقی (امام دهم شیعیان) نیز در حرم شهر سامرا بخاک سپرده شدهاند. سرداب غیبت (محل آغاز غیبت مهدی) نیز در ضلع غربی حرم سامرا واقع است. جعفر کذاب (جعفر تواب) و ابوهاشم جعفری نیز در همین مکان بخاک سپرده شدهاند.
تاریخچهٔ حرم
ابتدا تا پایان غیبت صغرا
شیعه و سنی هردو بر این باور اند که علی نقی در خانهٔ خود دفن شد و آن را از دلیل پسر یعقوب نصرانی خریدهبود. این خانه گسترده و بزرگ بوده و همهٔ صحن امروزی، را در بر میگیرد. حسن عسکری نیز در کنار پدرش بخاک سپرده شد. چون پیرامون آنجا پادگان نظامی بود، شیعیان و علاقهمندان به اهل بیت، پنهانی به زیارت میرفتند و پنجرهای سوی خیابان گشودهبودند که زایران زیارت میکردند و درون خانه نمیشدند. البته اداره آن دست شیعیان بود. حسن عسکری خادمی داشت ساکن این خانه، و هر بخش خانه که خراب میگشت مرمت مینمود. این وضع تا سال ۳۲۸ قمری و پایان غیبت صغرا ادامه داشت.
دوران آل حمدان
در سال ۳۳۳ هجری قمری (۳۲۴ خورشیدی) ساختمان جدید حرم توسط ابومحمد الحسن (مشهور به ناصرالدوله فرزند ابی الهیجا عبدالله آل حمدان) انجام گردید و برای عمرانی شهر سامرا تلاش کرد اما بر اثر جنگهایی که بین وی و معزالدوله روی داد، اغلب اقدامات عمرانی او نا تمام ماند.
دوران آل بویه
در سال ۳۷۷ هجری قمری (۳۶۶ هجری شمسی) پی از پیروزی معزالدوله بر ناصرالدوله آل حمدان و وقوع صلح بین آندو وارد شهر سامرا شد و اموال فراوانی را صرف آبادانی شهر نمود. گنبد بزرگی بر مزار هر دو امام ایجاد کرد، حرم مجللی دراطراف آن ساخت و صحنی برای آستانه احداث کرد. بدستور وی ضریحی از چوب ساروج تهیه و نصب گردید، سرداب غیبت مرمت گردید و تاسیسات ناصرالدوله آل حمدان را تکمیل نمود.
ارزش زیارت حرم عسکریین در باور شیعیان
شیخ توسی از ابوهاشم جعفری از حسن عسکری نقل میکند که: «مزارم در سرّ من رأی ایمنی برای هر دو گروه است.
در امالی و عدة الداعی نیز زیارت این جا را مهم شمردهاند.
بمبگذاری و ویرانی حرم عسکریین
اولین حمله در ۳ اسفند ۱۳۸۴ و دومین حمله پس از گذشت شانزده ماه در ۲۳ خرداد ۱۳۸۶ رخ داد.
در نخستین آفند بمبگذاران با به کارگیری بیش از دویست کیلوگرم تیانتی و کارگذاریاش در مرکز گنبد، گنبد و بخشی از گلدستههای طلایی حرم ویران شد. با این حمله گنبد فروریخت. . محمود احمدی نژاد رئیس جمهور وقت ایران و مراجع تقلید با صدور اطلاعیههایی جداگانهای این اقدام را محکوم کرده و نیز روز پنجشنبه را عزای عمومی اعلام کردند.
بمبگذاری در حرم عسکریین
اولین حمله در ۳ اسفند ۱۳۸۴ و دومین حمله پس از گذشت شانزده ماه در ۲۳ خرداد ۱۳۸۶ رخ داد.
در حمله اول بمبگذاران با به کارگیری بیش از ۲۰۰ کیلوگرم تی ان تی و کار گزاری آن در مرکز گنبد اقدام به تخریب گنبد و بخشی از گلدسته (مناره) های طلائی حرم کردند..
اولین واکنشها
محمود احمدی نژاد رئیس جمهور وقت ایران در اولین واکنش ضمن تسلیت این اقدام تروریستی به امام زمان، آیت الله خامنهای و عموم مسلمانان جهان اعلام کرد: اهانت به پیامبر اسلام و اصرار بر تخریب و انفجار اماکن متبرکه و مورد احترام مسلمانان از یک توطئه سازمان یافته علیه اسلام و مسلمانان نشان دارد. وی همچنین مسئول و مقصر مستقیم این حمله تروریستی را اشغالگران عراق نامید.
همچنین مراجع تقلید با صدور اطلاعیههای جداگانه هتک حرمت و حمله تروریستها به حرم امام هادی را محکوم و مسلمانان را به هوشیاری دعوت کرده و از آنان خواستند به دام تفرقه افکنی دشمنان اسلام نیفتند و نیز روز پنجشنبه را عزای عمومی اعلام کردند.
امامت
امامت یکی از اصول باور شیعیان است، که به جهت اهمیت آن شیعیان دوازدهامامی یا اثنی عشری خود را «امامیّه» میخوانند.
اصول تشیع: توحید، نبوت، معاد، عدل و امامت
شیعیان با استناد به حدیث نبوی: «من مات و لم یعرف امام زمانه، مات میتة جاهلیّة» (هر کس بمیرد درحالیکه امام زمانش را نشناسد، به مرگ جاهلیت مردهاست) شناخت امام را شرط قبول اسلام نزد پروردگار میدانند.
امامان
برخی شیعیان با استناد به حدیث جابر و برخی احادیث دیگر معتقدند ائمه ۱۲ فرد کاملاً مشخص هستند، که از جانب خدا و از زمان پیامبر با اسم معرفی شدهاند. این افراد عبارتاند از:
علی بن ابیطالب المرتضی ملقب به امیر المومنین، مرتضی و حیدر کرار
حسن بن علی المجتبی
حسین بن علی سیدالشهداء
علی بن حسین السجاد ملقب به زین العابدین
محمد بن علی الباقر
جعفر بن محمد الصادق
موسی بن جعفر الکاظم
علی بن موسی الرضا
محمد بن علی الجواد
علی بن محمد الهادی
حسن بن علی العسکری
حجت بن حسن المهدی ملقب به قائم، به اعتقاد شیعیان او زنده و حاضر است ولی در دوران غیبت ظاهر نیست.
شیعه دارای شاخههای دیگری نیز هست؛ مانند اسماعیلیه و زیدیه و فاطمیه که امامان آنان با شیعیان اثنی عشری تفاوتهایی دارد.
ویژگیها
۱- عصمت: امامان به همراه پیامبر اسلام و فاطمه زهرا ۱۴ نفر هستندکه به چهارده معصوم معروف است، که طبق برداشت ویژهای از آیه تطهیر (آیه ۳۳ سوره احزاب) هیچ گناه شرعی اعم از کبیره و صغیره را مرتکب نمیشوند. چرا که پیشوا و الگو در صورتی گفتار و رفتارش حجیّت دارد و لازم به تبعیت است، که یقین به صحت آن وجود داشته باشد. البته در مورد خطا و اشتباه اختلاف نظرهایی وجود دارد.
۲- عدالت: امامان هیچ حقی را از خود، دیگران و خدا -چنانکه در دین این حقوق تعریف شده و مطابق عقل محض باشد- پایمال نمیکنند.
۳- علم: امامان کاملاً به دین آگاهند و جواب تمام سؤالات دینی را میدانند. لذا در دوره بعد از پیامبر تفسیر دین بر عهده آنهاست. در خصوص نحوه تحصیل علم و حدود آن اختلافاتی وجود دارد.
۴- حجت: امامان حجت خدا در هر عصری هستند. بدین معنا که حیات دینی تماما و کاملاً در وجود آنها محقق شدهاست. لذا رفتار و کردار آنها بر سایرین حجت محسوب میشود. به عبارت دیگر مردم با مشاهده رفتار و گفتار آنها به آنچه در اسلام پسندیده و توصیه شدهاست، آگاه میشوند.
۵- ولایت: این مفهوم با مفهوم ولی و قطب نزد برخی گروههای متصوفه و تا حدودی امام اسماعیلیه مشترک است و تنها اختلاف در مورد شخص ولی است. این مفهوم هیچ گونه ارتباط ظاهری و باطنی با ولایت فقیه ندارد. همچنین بسیاری از اهل سنت ظاهری به علت همین مفهوم بسیاری اتهامات را به شیعیان نسبت میدهند. با توجه به باطنی بودن معنای آن توضیحی دشوار دارد.
از دید شیعیان پیامبر تمام ویژگیها و وظایف امام را دارد و علاوهبرآن وظیفه تشریع و تبلیغ دین و ویژگی ارتباط با خدا از طریق وحی را نیز دارد. همچنین فاطمه دختر پیامبر تمام ویژگیهای بالا را دارد و فقط مسئولیتهای زیر را ندارد.
مسئولیتها
۱- مرجعیت دینی: در دیدگاه شیعیان بعد از تکمیل تشریع دین توسط پیامبر، تفسیر آن و پاسخ به مسائل جدید پیش آمده نیازمند ویژگیهای خاصی است، که شامل علم کامل به دین و عصمت از گناه میشود. با توجه مجموعه صفات فوق تنها ائمه این ویژگی را دارند. آنها از جانب خدا مکلف هستند آموزههای دین را برای مردم تبیین کنند و مردم باید سؤالات خود را نزد آنها ببرند(سوره نساء، آیه ۸۳). این مرجعیت با مرجعیت مصطلح نزد شیعیان در حال حاضر در ظاهر شبیه و در باطن متفاوت است. اهل سنت اصلاً به چنین جایگاهی در دین اعتقاد ندارند و بر اشخاصی جائزالخطا بر اساس درک خود در امور دین فتوا میدهند.
۲- رهبری اجتماع(ولایت امر): این مفهوم بین شیعه و سنی مشترک است. بدین معنا که هر دو ضرورت وجود چنین جایگاهی در جامعه مسلمانان اتفاق نظر دارند. اهل سنت آن را اصطلاحا «خلیفه» میخوانند. آنها برای شخص خلیفه صفت و ویژگی خاصی قائل نیستند و راه انتخاب او را «شورا»، «اهل حل و عقد»، «وصایت» و برخی «غلبه»می دانند. در طول تاریخ بسیاری خلفا با شمشیر این مقام را تصاحب کردهاند. بسیاری از خلفا را کشته و بسیاری را عزل کردهاند. اما نزد شیعه ولی باید عالم، عادل، معصوم و حجت باشد، تا بر طبق دین حکم کند و بر هیچ کس ظلمی روا نکند و مردم مکلف به اطاعت از او هستند.(سوره نساء آیه ۵۹) این مفهوم با ولایت فقیه تشابه ظاهری و تفاوت باطنی دارد. شیعیان معتقدند که شخص ولی امر توسط خدا برگزیده شده و توسط نبی و یا امام قبلی به مردم معرفی میشود. خلافت حق اوست و سایرین که این مسند را گرفتهاند، غاصب هستند. استناد آنها به آیه «انما ولیکم الله و رسوله و الذین ءامنوا الذین یقیمون الصلوة و یؤتون الزکوةوهم راکعون» است.(جز این نیست که سرپرست شمافقط خداست و پیامبرش و کسانی که ایمان آورده و در حال رکوع نماز زکات میدهند.)(سوره مائده آیه ۵۵) شیعیان مصداق این آیه را علی میدانند، که در حال رکوع نماز به فقیری انگشتری خود را بخشید. ضمن آنکه این آیه سیاست اقتصادی- اجتماعی ولایت شیعی را نیز مشخص میسازد و بین اصلاح امور مسلمین و دستگیری آنان با عبادت خدا جمع میکند.
۳- ولایت باطنی: این مسئولیت به مفهوم باطنی ولایت مرتبط میشود و اموری نظیر شفاعت را شامل میشود.
دانشگاه پیام نور
دانشگاه پیام نور یکی از دانشگاههای ایران است که در مهرماه سال ۱۳۶۷ تأسیس
شد.
یکی از بزرگترین و وسیعترین دانشگاهها در کشور مراکز و واحدهای تحتپوشش
دانشگاه پیامنور هستند که تعداد قابلتوجهی از داوطلبان ورود به آموزش عالی را
پوشش میدهند. این دانشگاه براساس روش آموزش از راه دور و نیمهحضوری تأسیس شده
و دارای شیوهی آموزشی خاصی هستند.
آموزش نیمه حضوری عبارت است از سازماندهی فرایند یاددهی-یادگیری، بهگونهای که
هر مرکز آموزشی در انتخاب و کاربرد راهکارهایی برای استفاده از یک یا چند نوع
مواد آموزشی، رسانه و سایر وسایل ارتباط جمعی توانا باشد. آموزش نیمه حضوری،
نظام آموزشی است که، با بهرهگیری از فناوری آموزشی، استفاده از کتابهای درسی
خود آموز و دانشجو محور در یادگیری، ضرورت حضور دانشجو در کلاسهای درسی را
کاهش میدهد. در واقع، در ایننوع آموزش عملاً میتوان کلاسهای تدریس را به
کلاسهای مرور درس و رفع اشکال گروهی تبدیل کرد.
از نظر ساختاری دانشگاه پیامنور دارای یک سازمان مرکزی و در سراسر کشور است.
این دانشگاه دامنهی وسیعی از رشتههای مختلف را بهطور متفاوت ارائه میدهند.
شیوه آموزشی این دانشگاه، آموزش باز و از راه دور است. مقامات این دانشگاه از
سال ۱۳۸۶، علاوه بر زبان فارسی، زبان عربی را نیز به عنوان زبان دوم و رسمی در
نظام آموزشی این دانشگاه وارد کردهاند.
تاریخچه دانشگاه پیام نور
تحولات دانشگاه پیام نور را میتوان به چهار دوره تقسیم بندی کرد.
دوره اول: افتتاح و جذب اولین گروه دانشجویی
دانشگاه پیام نور براساس تصمیمات جلسات ۹۴ مورخ ۲۷ آبان ۱۳۶۵ و ۹۷ مورخ ۲۵ آذر
۱۳۶۵ شورای عالی انقلاب فرهنگی عملاً با پذیرش اولین گروه دانشجو در مهرماه
۱۳۶۷ تأسیس شد. این دانشگاه پس از تأسیس، با پذیرش اولین گروه دانشجویی خود در
۵ رشتهی تحصیلی و در ۲۸ مرکز باقیمانده از دانشگاه ابوریحان بیرونی[۴] و
دانشگاه آزاد ایران از مهرماه سال تحصیلی ۶۸-۱۳۶۷ فعالیت آموزشی خود را آغاز
کرد. در این دوره اکثر دانشجوهای جذب شده کارمندان دولت و افراد شاغل بودند.
کلاسهای دانشگاه فقط روزهای پنجشنبه و جمعه تشکیل میشد.
دوره دوم: افزایش تعداد مراکز و استفاده از ساختمانهای دولتی
در این دوره ساختمانهای متروکه دولتی و ساختمانهای بدون استفاده وزارت
خانهها به دانشگاه پیام نور داده شد تا مراکز خود را گسترش دهد. در این دوره
علاوه بر کارمندان شاغل بقیه جوانان جویای تحصیل با کنکور سراسری نیز به
دانشگاه پیام نور وارد میشدند و همین باعث افزایش کلاسهای دانشگاه پیام نور در
طول هفته شد. تا این دوره دانشگاه از نظر کیفی نامطلوب بود
دوره سوم: رشد بسیار زیاد دانشگاه از نظر کمی
در این دوره با کمکهای دولت دانشگاه شروع به احداث مراکز جدید کرد ولی اینبار
ساختمانهای استاندارد ساخته میشدند. با شروع ساخت و ساز بسیاری از مراکز
دانشگاه به ساختمانهای جدید انتقال پیدا کردند و همین باعث رشد کیفی دانشگاه
نیز شد. در این دوره مراکزی که از قبل ساختمانهای خوبی داشتند بیشتر رشد کیفی
را تجربه کردند و ساختمانهای خود را با وسایل پیشرفته آموزشی و آزمایشگاهها و
کتابخانهها و سامانههای امنیتی و مکانیزی تجهیز کردند. این دوره تحول عظیمی
در دانشگاه پیام نور به وجود آورد و چهره این دانشگاه را به کلی عوض کرد.
دوره چهارم: شروع رشد کیفی دانشگاه
در این دوره که جدیداً آغاز شدهاست رشد کمی دانشگاه عملاً متوقف شدهبود و
مسئولین دانشگاه همه توان خود را برای رشد کیفی دانشگاه بکار گرفتهبودند ولی
به یکباره در سال تحصیلی ۱۳۸۹-۱۳۹۰ تعداد بسیار زیادی رشته به رشتههای دانشگاه
پیام نور اضافه شد به طوریکه هم اکنون این دانشگاه اکثر رشتههای مهندسی را
دارا میباشد. البته اکنون که بزرگترین دانشگاه دولتی ایران شعار خود را (آموزش
عالی برای همه) عملی کردهاست تصمیم دارند این دانشگاه را از نظر کیفی نیز به
بهترین حد ممکن برساند. از جمله اقدامات این دوره میتوان به: شروع جذب هیئت
علمی لازم. تجهیز مراکز به بهترین وسایل آموزشی. حذف مراکزی که هیئت موسس آن
نتوانستهاند به تعهدات خود عمل کنند و ادغام آنها با مراکز با کیفیت تر. حذف
دانشجویان ضعیف با قانون اخراج مشروطیها. گسترش شبکه کتاب درسی دانشگاه با وجود
اینکه اکنون نیز بزرگترین شبکه کتاب دانشگاهی ایران میباشد. به نظر میرسد با
رشد بسیار خوبی که دانشگاه در این مدت کوتاه داشتهاست در آینده نه چندان دور
به عنوان یکی از بهترین دانشگاههای ایران و خاورمیانه تبدیل شود. از سال ۱۳۹۰
و بعد از گسترش رشتههای بسیار متنوع در این دانشگاه، دانشگاه پیام نور
بزرگترین دانشگاه جهان از نظر تنوع رشته و تعداد دانشجو به حساب میآید. در حال
حاضر مرکز بینالملل دانشگاه پیام نور در سه مقطع تحصیلی کارشناسی در ۱۸ رشته
گرایش، کارشناسی ارشد در ۳۲ رشته گرایش و دکتری تخصصی در ۸ رشته در ۵۸ کشور
جهان(۷۶ شهر) دانشجوی ایرانی و غیرایرانی دارد.اکنون این دانشگاه دارای بیشاز
۲۵۰ مرکز در سراسر کشور است که بهصورت نیمهحضوری به ارائهی آموزش
میپردازند.
رتبه دانشگاه در ایران
بر اساس رتبهبندی جدید گروه SQ دانشگاه پیامنور بیست و دومین دانشگاه برتر
ایران است. بر اساس رتبهبندی[۶] دانشگاه پیامنور نوزدهمین دانشگاه برتر ایران
و دویست و سی و دومین دانشگاه برتر آسیاست. و همچنین بر اساس رتبهبندی سایت
4ICU وبسایت دانشگاه پیامنور نهمین وبسایت برتر در بین دانشگاههای ایران
است. همچنین دانشگاه پیامنور بزرگترین شبکهی آموزش عالی دولتی ایران و در
بین دانشگاههای باز دانشگاه پیامنور در آسیا دوم و در جهان ششم میباشد.
دانشجویان
دانشجوهای دانشگاه پیامنور به دو دستهی رسمی و فراگیر تقسیم میشوند. چیزی که
مهم است خیلیها دانشگاه پیامنور را دانشجو محور میدانند. چون این دانشجویان
هستند که با سعی و تلاش زیاد منابع بسیار کاملی را میخوانند و با پشتسر
گذاشتن امتحانات بسیار سخت و مشکل مدرک دانشگاهی میگیرند.
در دانشگاه پیام نور اساتید به جای ارائه جزوه، می بایست کتاب تدریس کنند. کتاب
هایی کامل و البته با حجم سنگین که باعث می شود دانشجویان با سطح علمی بسیار
بالاتری دروس را پشت سر بگذارند.
در حقیقت «دانشگاه پیامنور دانشگاهی است که ورود به آن بسیار آسان و مدرک
گرفتن از آن بسیار سخت است».
طبق آمارهای منتشر شده از سوی دانشگاه و مراکز رسمی حدود ۳۰ درصد دانشجویانی که
وارد این دانشگاه میشوند پس از ۲ ترم به دلیل حجم سنگین مطالب و امتحانات
واقعاً دشوار دانشگاه انصراف داده و وارد دانشگاههای دیگر میشوند.
دانشجویان رسمی
دانشجویان رسمی دانشگاه پیامنور با کنکور رسمی سازمان سنجش کشور در این
دانشگاه پذیرفته شدهاند.
دانشجویان فراگیر
داوطلبان (فقط کارشناسی ارشد)ابتدا در یکی از مراکز دانشگاه پیامنور بهعنوان
دانشپذیر (نه دانشجو) ثبتنام میکنند. و دروس ترم اول رشتهی موردنظر به
آنها ارائه میشود و در صورت قبولی بهعنوان دانشجوی فراگیر در ترم بعدیِ
دانشگاه تحصیل میکنند و همچنین درصورت گذراندن دروس نیازی به امتحان مجدد
ندارند. درضمن شهریهی ثابت دانشجویان فراگیر برابر با دانشجویان رسمی میباشد.
همچنین عنوان فراگیر از مدارک (فارغ التحصیلی) دانشگاه پیامنور حذف شده است.
نحوه تشکیل کلاسهای دانشگاه
در دانشگاه پیامنور کلاسها به ۳ شیوهی غیرحضوری، نیمهحضوری و حضوری تشکیل
میشوند.
غیر حضوری
تا سال ۱۳۹۰ اکثر کلاسهای دانشگاه پیامنور بهصورت غیرحضوری بود اما به تدریج
با توسعه دانشگاه و جذب هیئت علمی و برگزار شدن کلاسهای پیامنور در کل هفته
بهجای پنجشنبه و جمعه، کمتر درسی بهصورت غیرحضوری ارائه میشود. و تنها بعضی
از دروس عمومی و خیلی بهندرت دروس اختصاصی بهصورت غیرحضوری برگزار میشوند.
به دروسی که به صورت غیرحضوری ارائه میشوند دروس خودخوان گفته میشود و اغلب
از کتابهای کمکآموزشی و سیدی برای کمک به دانشجو در این دروس استفاده
میشود.
نیمهحضوری
بیشتر دروس دانشگاه پیامنور بهصورت نیمهحضوری برگزار میشوند. به این صورت
که کلاس برای این دروس تشکیل میشود ولی در مقایسه با سایر دانشگاهها ساعات
برگزاری کلاسها کمتر است و این در حالی است که حجم کتابهای منبع دانشگاه
پیامنور بسیار زیاد میباشد. هر دانشجویی حق شرکت در امتحان میانترم که توسط
استاد برگزار میشود و ۶ نمره از ۲۰ نمره پایانی را به خود اختصاص میدهد را
داراست. و در صورت شرکت نکردن در کلاسها دانشجو حق استفاده از نمره میانترم
را ندارد و نمره امتحان پایانی او که از ۱۴ میباشد ضربدر ۱۰/۷ میشود.
کلاسهای حضوری
تمام دروس عملی دانشگاه پیامنور و دروسی که بدون منبع هستند و سوالات امتحان
پایانی آن دروس توسط استاد در هر مرکز طراحی میشود دارای کلاسهای حضوری و
اجباری میباشند. لازم بذکر است که کلیه کلاسهای تخصصی رشته های مهندسی به صورت
حضوری برگزار میشود.