صنعت و هنر ترجمه یا برگردان کار خطیر و دشوار درک و تفسیر موضوعات، معانی، و مفاهیم پدیدآمده در یک زبان (زبان مبدأ)، و سپس انتقال، معادلیابی، و بازسازی آنها در زبانی دیگر (زبان مقصد) را بر عهده میگیرد.

مترجمان کمتجربه در این فنّ ظریف، ممکن است براین باور باشند که در زبان و ترجمه، درست همانند علمی دقیق، میتوان هر واژه و مفهومی را هم به طور دقیق تعریف و درک کرد، و هم آنها را به شیوهای شفاف با پیوندهای متقابل و کاملاً ثابت، از دو حوزهٔ زبانی متفاوت به هم اتصال داد. هر چند چنین برخوردی ممکناست در مورد زبانهای برنامهنویسی رایانهای و زبانهای ماشینی دیگر (همچون هوش مصنوعی) تا اندازهای میسّر باشد، در خصوص زبانهای طبیعی انسانی دور از واقعیّت و امکاناست.
بیشتر این پیچیدگیها به طبیعت و نقش بیهمانند زبان در تمامی تجربهها و فرایندهای حیات انسانی چه در سطوح فردی و شخصیتی، و چه در ترازهای اجتماعی و فرهنگی باز میگردد.
کت فورد ترجمه را چنین تعریف کردهاست:
جایگزینی مواد متنی یک زبان با مواد متنی برابر، در زبان دیگر.
ترجمه به بیان رومن یاکوبسن: ترجمه یا واقعیت تازه ی ادبی صرفارابطه ی بینامتنی با شعر یا اثر قبلی دارد.
عوامل بسیاری در تبلور معنایی یک متن دخالت دارند و در درک مطلب یک متن، یعنی شناسایی دقیق این عوامل از جانب مخاطب. گاه ممکن است معنای متکلم و معنای مخاطب با هم تفاوت داشته باشد. یعنی آنچه مورد نظر متکلم است با آنچه مخاطب برداشت میکند، فرق داشته باشد و یا مخاطبان معانی متفاوتی را از یک متن برداشت کنند. این امر بیان کننده این مطلب است که عوامل بسیاری در داد و ستدهای زبانی حاکم اند که متون و ابزارهای نظام زبان (اصوات، دستور و واژگان) تنها یکی از آنها است.
پیرامون واژه
واژهٔ «ترجمه» در پهلوی بهصورت «ترگمان» به معنی مترجم بهکار رفتهاست و در نوشتههای آشوری بهصورت «ترگومانو» دیده شدهاست. همچنین در پارسی سره(فارسی خالص)، از واژههای «پچواک» و «برگردان» به جای «ترجمه» استفاده میکنند.
انواع
انواع ترجمه با توجه به روشی که مترجم انتخاب می کند عبارتند از :
ترجمه لفظی : ترجمه متن کلمه به کلمه و بدون توجه به ترکیب کلمات و قرار دادن آنها در جایگاه مناسبشان با توجه به زبان مقصد.
ترجمه معنوی : که بهترین نوع ترجمه است. گاهی ترجمه علاوه بر اینکه مطابق با متن می باشد ، با توجه به زبان مقصد و نحوه ترکیب کلمات در آن زبان انجام می شود.
ترجمه آزاد : این نوع نوع ترجمه به گونه ای است که مترجم، خود را در بند و اسیر عبارات نمی سازد و به دلخواه خود و متناسب با وضعیت دست به تغییراتی می زند.
ترجمه داستانی یا روایتی : گاهی ممکن است مترجم، مفهوم و ریشه متن را گرفته و آن را به شکل داستان بیان کند.
پیشینه
پیشینه در ایران
پیشینهٔ ترجمه در ایران به روزگار هخامنشیان میرسد (۵۵۹-۳۲۱ ق.م.). گستردگی این شاهنشاهی و ارتباطات گستردهٔ آن با سرزمینهای دیگر ترجمه را امری بایسته ساخته بود. کتیبههای هخامنشیان معمولاً به سه زبان فارسی باستان، اکدی، و ایلامی نوشته میشدهاست.
در مراکز علمی عصر ساسانیان، مانند سلوکیه، تیسفون، و گندیشاپور آثار فراوانی از زبانهای گوناگون متداول در آن روزگار همچون سانسکریت، یونانی، لاتینی، و سریانی به پهلوی ترجمه میشد. نخستین ترجمهٔ دوران ساسانیان را مربوط به عصر خسرو اول انوشیروان میدانند. از نامدارترین آثاری که در این دوره ترجمه شد، باید به ترجمهٔ پنچه تنتره یا کلیله و دمنه از سانسکریت به فارسی پهلوی اشاره کرد.
همچنین، در آغاز تمدن اسلامی ترجمههای متعددی از کتب فلسفی و علمی یونانی به پهلوی موجود بود.
کار ترجمه در ایران با کتابهای درسی دارالفنون رونق گرفت و بر اثر احیاء صنعت چاپ و اعزام محصلین به خارج گسترش یافت. از آنجا که هدف تأسیس این مؤسسه تربیتی در زمان عباس میرزا و به پیشنهاد روشنفکران و آزادیخواهان، اخذ تمدن و علوم و معارف مغرب زمین عنوان شده بود، لذا به استخدام معلمین خارجی نیز اقدام گردید. همچنین کتب درسی خارجی در زمینهٔ علوم، ادبیات، تاریخ، پزشکی و غیره با کمک همین معلمین به فارسی برگردانده شد. پس از چندی به توصیهٔ عباس میرزا به ترجمه آثار ادبی نیز پرداختند. از آنجاکه محصلین بیشتر به فرانسه اعزام می شدند زبان فرانسوی در کشور رایج و با گستردگی آن نه تنها آثار نویسندگان فرانسوی بلکه آثار ادبی دیگر زبانهای اروپایی مثل آلمانی، روسی، لهستانی، مجاری، اسپانیایی، پرتغالی نیز به فارسی برگردانده شد. نخستین نمایش نامه ای که از فرانسه به فارسی ترجمه شد، نمایشنامه "مردم گریز"، اثر مولیر است. دو کتاب تاریخی "پطر کبیر" و "شارل دوازدهم" اولین سفارش ترجمه ای بود که عباس میرزا به میرزا رضا مهندس داد. "انحطاط و سقوط امپراطوری روم" سفارش دیگر او به همین مترجم بود. نهضت ترجمه و نشر کتاب پس از مرگ عباس میرزا و فتحعلی شاه، در دوران محمد شاه قاجار دچار فترت شد، ولی در عهد ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه به اوج خود رسید. محمد طاهر میرزا و محمدحسن خان اعتماد السلطنه پرکارترین مترجمان این دوره بودند. از مشهورترین ترجمههای محمد طاهر میرزا "سه تفنگدار" ، "کنت مونت کریستو" ، "لوئی چهاردهم و عصر و قرنش" را می توان نام برد. "طبیب اجباری" ، "سرگذشت خانم انگلیسی" ، "داستان روبنسون سوئیسی" و "شرح احوال کریستف کلمب" نیز از بهترین آثار ترجمه اعتمادالسلطنه به شمار می رود. البته اکثر این ترجمه ها، بیش از آنکه یک ترجمه باشند، اقتباس، یا به قول درایدن ،imitation هستند. پس از جنگ جهانی دوم، زبان انگلیسی جای زبان فرانسه را به عنوان زبان دوم گرفت و گسترش روزافزون یافت. امّا با وجود اینکه انگلیسی امروزه زبان دوم اکثریت محصلین ایرانی به شمار می رود، در قلمرو ادبیات هنوز هم بهترین مترجمان ما اغلب کسانی هستند که از زبان فرانسه ترجمه کرده اند.
مدلهای زبانها
جمع یا مفرد
از جمله عوامل تاثیرگذار در گیرایی و روانی ترجمه رعایت هر چه ظریفتر اصول مربوط به انتخاب صیغههای مفرد و جمع به هنگام ترجمهٔ عناوین و مفاهیم است. زبانهای گوناگون تمایلات و رفتارهای خاص خود را از این منظر دارا هستند که در ترجمه مهم و جالب توجهاست. برای شروع میشود ترجمههای علمی کمی قدیمی تر صورت گرفته در زبان فارسی را با معادلهای آنها در فرانسوی و انگلیسی مقایسه کرد:
نظریهٔ اعداد
Théorie des nombres
Number theory
نظریهٔ احتمالات
Théorie des probabilités
Probability theory
مکانیک سیالات
Mécanique des fluides
Fluid mechanics
مکانیک محیطهای پیوسته
Mécanique des milieux continus
Continuum mechanics
در فارسی جمع استفاده شده، در فرانسوی هم جمع، ولی در انگلیسی مفرد (بجز در مورد مکانیک.)
زبان و معانی فرهنگی
از آنجا که زبانهای انسانی، همواره، وجوه مختلفی از رخدادها و تجربیات دیروز و امروز متکلمان خود را بیان داشته اند فرمها و اشکال گرامری گوناگونی را هم برای بیان نقطه نظرهای خاص خود برگزیده اند.
مثال:
زبان انگلیسی: .I must go there
زبان نواهو: It is only good that I go there
زبان انگلیسی: .I make the horse run
زبان نواهو: .The horse is running for me
ترجمه همزمان
ترجمه همزمان یا ترجمه شفاهی عبارت است از برگرداندن یک مفهموم از زبان مبدا به زبان مقصد به صورت شفاهی. آنچه مترجم مکتوب را از مترجم همزمان (شفاهی) متمایز میسازد این واقعیت است که مترجم همزمان با قرار گرفتن در یک محیط ارتباطی ملموس و تکرار ناپذیر اجباراً از تکنیکها و شگردهایی استفاده میکند که حاصل آن عبارات و جملاتی است که ترجمهٔ کلمه به کلمه محسوب نخواهد شد.
مترجم همزمان
مترجم همزمان فرصت تغییر دادن عبارات، تصحیح ساختار جملات و انتخاب سبکهای گوناگون را ندارد و رعایت زمان در بعضی موارد یک نیاز محسوب میشود. تنها مزیتی که مترجم همزمان از آن برخوردار است ولی مترجم مکتوب از آن بی بهره است استفاده از پیامهای جانبی است که از عوامل غیر زبانی چون حرکات دست و چهرهٔ گوینده منبعث میشود. در ترجمهٔ همزمان گفتار ارائه شده توسط متکلم عینیت ملموس نمییابد و در زمان محو میشود. آنچه باقی میماند نقش مفاهیم در ذهن مترجم است. حرکات فیزیکی گوینده، پیام را روشنی بیشتری میبخشد و به آن غنای بهتری میدهد. مترجم همزمان باید در کار خود دارای چنان ذوق و ظرافتی باشد که ترجمه بدست آمده عاری از عیب و نقص باشد زیرا فرصتی برای تصحیح و تجدید نظر و یا بازآفرینی وجود ندارد. مترجم همزمان باید دارای خلاقیت بسیار بالا بوده و بتواند در لحظه تصمیم بگیرد.
انواع ترجمههای همزمان
در حال حاضر سه نوع ترجمه همزمان در سازمانهای بینالمللی خصوصاً در سازمان ملل متحد معمول است که عبارتاند از:
ترجمهٔ همزمان مقطع (Consecutive interpreting):
در این نوع ترجمه، مترجم با استفاده از فاصله زمانی که پس از قطع موقت کلام گوینده حادث گردیده، مفاهیم را که یا به صورت یادداشت و یا به صورت ذهنی در اختیار دارد در زبان مقصد باز آفرینی میکند. این فاصلهٔ زمانی میتواند معادل دو یا سه جمله باشد و در بعضی موارد به چند دقیقه نیز برسد. هرچه طول این مدت یعنی زمانی که گوینده سخنان خود را ایراد مینماید طولانی تر باشد، ترجمهٔ ارائه شده نیز کلی تر خواهد بود. با وجود این برخی از مترجمان همزمان به قطعات کامل و طولانی تر راغب اند زیرا بسیاری از موارد مبهم رفع خواهد شد.
ترجمهٔ همزمان همردیف (Simultaneous interpreting):
در این نوع ترجمه، مترجم همزمان در حالی که متکلم سخن میگوید او نیز به ترجمه پرداخته و جملات را به زبان مقصد بر می گرداند. این نوع ترجمه از تمام تر جمههای دیگر مشکل تر است.
ترجمهٔ مکتوب همزمان (Trans - interpreting):
نوعی از ترجمه همزمان است که ضمن آن مترجم متن ترجمه شده را همپای سخنران قرائت میکند ولی در عین حال نیز اگر به ضرورت عبارتی را سخنران شفاهاً اضافه نماید به موقع ترجمه مینماید.
ترجمه شاهنامه
نخستین ترجمههای شاهنامه از فارسی به عربی صورت گرفت. بنداری اصفهانی در قرن هفتم ترجمهٔ خلاصهشدهای از شاهنامه به زبان عربی ارائه داد. ترجمهٔ بنداری یکی از ترجمههاییاست که در تصحیحهای شاهنامه هم از آن استفاده میشود. پس از عربی ترجمهٔ شاهنامه به زبان ترکی در ۸۵۴ قمری صورت گرفتهاست. این ترجمه ترجمهای منثور بود. پس از آن داستانهایی از شاهنامه به شعر ترکی هم ترجمه شد.
در سدههای اخیرتر ترجمههایی از برخی داستانهای شاهنامه زبانهای اروپایی صورت پذیرفت. در ای میان ترجمههای آلمانی و فرانسوی و انگلیسی بیشتر اهمیت میدارند. سترگترین کار در ترجمه را از آنِ ژول مول (Jules Mohl) باید دانست. علاوه بر اینکه تصحیحی تا آن زمان بینظیر از شاهنامه ارائه داد تمام شاهنامه را به فرانسوی ترجمه کرد و در طی چهل سال چاپ کرد.
از ترجمههای اخیر شاهنامه که شهرت یافتهاند ترجمهایاست که دیک دیویس از کل شاهنامه به زبان انگلیسی ارائه دادهاست.
ترجمه حقوقی
ترجمه حقوقی به ترجمه متون حقوقی و الزامآور گفته میشود. موضوعات ترجمهٔ حقوقی با فرهنگ گره خوردهاند و مترجم باید از فرهنگهای زبانی مبدأ و مقصد و موارد مرتبط با موضوع ترجمه آگاهی لازم را داشته باشد. این نوع ترجمه کاری ظریف و حساس شمرده میشود زیرا هرگونه تفسیر و ترجمهٔ اشتباه میتواند پیامدهای حقوقی و قضایی ناگواری به همراه داشته باشد. متون حقوقی دارای زبانی بسیار دقیق هستند و نیاز به فهم عمیق دارند، از این رو مترجمان باید با سیستمهای حقوقی هر دو زبان مبدأ و مقصد نیز آشنایی داشته باشند.
از گذشته باور بر این بوده است که ترجمهٔ حقوقی باید تحتاللفظی باشد و به طور سنتی در ترجمهٔ حقوقی وفاداری به متن مبدأ دارای اهمیت ویژهای است، به طوری که در گذشته برای ترجمهٔ یک متن حقوقی تنها استفاده از ترجمهٔ واژهبهواژه یا تحتاللفظی قابل قبول بوده است و با معرفی روشهای مختلف دیگر همچنان کاربرد دارد. با این حال تکنیکهای به کار رفته در ترجمهٔ متون قانونگذاری با تکنیکهای ترجمهٔ یک متن قضایی متفاوت است و معمولاً متون قضایی را میتوان با آزادی بیشتری ترجمه کرد.
امروزه ترجمهٔ حقوقی از دید فرهنگی نیز بررسی میگردد و دیگر به آن به صورت یک فرایند مکانیکی جهت تبدیل اصطلاحات یک زبان به زبانی دیگر یا تبدیل رشتهای از واژهها به معادلهایشان در زبان دیگر نگاه نمیشود. قانون و مذهب هر کشور پیوند نزدیکی با فرهنگ آن دارد و حتی عدهای از انسانشناسان مطالعات حقوقی را از مطالعات فرهنگی جدا نمیدانند. با این همه، در ترجمهٔ حقوقی دغدغهٔ اصلی مترجم برگردان جنبههای قانونی متن است تا جنبههای فرهنگی آن.
ترجمه چندرسانهای
ترجمه چندرسانهای (به انگلیسی: Multimedia Translation) شاخه ای تخصصی از علم ترجمه است که بیانگر وجود هرگونه سیستم چندرسانهای الکترونیک در ترجمه یا در فرایند مخابره یک سخن میباشد.
تشریح
این گونه از ترجمه چه در فرم و چه در مفهوم فرایند خلاقیت، بشدت تحت تاثیر نوع دستگاه بکار رفته میباشد. ترجمه چندرسانهای در زمینه های متنوعی نمود دارد، از جمله سینما، تلویزیون، تئاتر، تبلیغات، ارتباطات سمعی-بصری و تلفن همراه.
بعضی از راههای تخصصی در ترجمه چندرسانهای عبارتند از:
دوبله
زیرنویس
Closed captioning(زیرنویس قابل محو کردن از صفحه پخش)
سینما و اقتباس تلویزیونی
Surtitling
Audio description
Respeaking
Mobile translation
ترجمه بازیهای ویدیویی
ترجمه به کمک کامپیوتر
ترجمه به کمک کامپیوتر یا CAT یک شکل ترجمه زبان است که در آن مترجم انسان، از نرمافزارهای کامپیوتری برای حمایت و تسهیل فرایند ترجمه، استفاده میکند. ترجمه به کمک کامپیوتر گاهی اوقات به نام به کمک ماشین، یا به وسیله ماشین، ترجمه میشود (نباید با ترجمه ماشینی اشتباه گرفته شود).
بازنگری
سیستمهای ترجمه خودکار که امروزه در دسترس هستند، قادر به تولید ترجمه غیر مسلح با کیفیت بالا نیستند: خروجی آنها باید توسط انسان برای اصلاح اشتباهات و بهبود کیفیت ترجمه، ویرایش شود. ترجمه به کمک کامپیوتر (CAT) شامل مرحله ویرایش کتابچه نرمافزار به کمک راهنمایی کاربر است که به یک فرایند تعاملی میان انسان و کامپیوتردر ترجمه منجر میشود. برخی از راه حلهای پیشرفته ترجمه به کمک کامپیوتر شامل کنترل ترجمه ماشینی (MT) است. ماژولهای ترجمه ماشینی (MT) که دارای قیمت بالاتری میباشند، به طور کلی مجموعهای از ابزارهای در دسترس ترجمه که ممکن است شامل ویژگیهای مدیریت اصطلاحات و سایر ابزارهای مختلف زبانی و برنامههای کمکی باشند را ارائه میکنند. لغت نامه دقیق سفارشی شده توسط کاربر بر اساس واژگان صحیح، به طور قابل توجهی دقت ترجمه ماشینی (MT) را بهبود میبخشد و در نتیجه، هدف آن افزایش بهره وری کل فرایند ترجمه است.
محدوده ابزار
ترجمه به کمک کامپیوتر یک اصطلاح گسترده و مبهم است که طیف وسیعی از ابزار، از نسبتاً ساده به پیچیده را پوشش می دهد. این می تواند شامل موارد زیر باشد:
غلط یابهای املایی، یا داخل نرمافزار پردازش کلمه ساخته شده است، و یا در برنامه اضافه می شود.
غلط یابهای دستور زبانی، دوباره یا داخل نرمافزار پردازش کلمه ساخته شده است و یا در برنامه اضافه می شود.
مدیریت کننده های اصطلاحات، که به مترجم اجازه می دهد تا بانک واژگان خود را در فرم الکترونیکی مدیریت کند. این می تواند محدوده ای از جدول ساده ایجاد شده توسط نرمافزار مترجم کلمه، یا گسترده ای از یک پایگاه داده ایجاد شده در برنامه از جمله فایلمیکر و یا دیگر برنامه های قدرتمند(و گران تر) باشد که در بسته های نرمافزار تخصصی مانند: SDL MultiTerm ،LogiTerm ،Termex و غیره، کاربرد دارد.
واژه نامه های الکترونیک، یا تک زبانه اند یا دو زبانه.
پایگاه داده های اصطلاحات، یا در کامپیوتر میزبان یا قابل دسترس از طریق اینترنت می باشند. از قبیل TERMIUM Plus یا فرهنگ لغت های بزرگ وابسته به اصطلاحات نظام زبانی فرانسه.
ابزار جستجوی متن کامل (یا نمایه سازان)، که اجازه می دهد تا کاربر در متون ترجمه شده یا انواع مختلف اسناد مرجع، جستجو کند. برخی از این نمایه سازان نرمافزار جستجو ISYS ، dtSearch دسکتاپ و طبیعت، می باشند.
نرمافزارهای تطبیق دهنده: برنامه هایی هستند که بازیابی نمونه از یک کلمه یا یک عبارت و زمینه های مربوطه خود را در یک پیکره تک زبانه، دو زبانه و یا چند زبانه، انجام می دهند از جمله یک bitext و یا یک حافظه ترجمه.
همتراز کننده های Bitext: ابزاری که اجازه می دهد پس از ترجمه با استفاده از یک نرمافزار جستجو کننده یا تطبیق دهنده عمل تجزیه و تحلیل را انجام داد.
نرمافزار مدیریت پروژه که اجازه می دهد تا زبان شناسان ساختار پیچیده پروژه های ترجمه را تعیین وظیفه کنند و به افراد مختلف توانایی پیگیری پیشرفت هر یک از این وظایف را بدهند.
ابزار حافظه ترجمه (ابزار TM) متشکل از یک پایگاه داده از بخش های متن در زبان مبدأ و ترجمه آنها در یک یا چند زبان هدف.
ترجمه ماشینی
ترجمهٔ ماشینی زیر شاخهای از زبانشناسی محاسباتی است که عبارت است از ترجمهٔ متنی از یک زبان طبیعی به زبانی دیگر، توسط کامپیوتر. در سطح مقدماتی، ترجمه ماشینی یک جایگزینی ساده برای کلمات از زبان طبیعی به زبان دیگری است. با استفاده از تکنیکهای زبانشناسی پیکرهای، ترجمههای پیچیده بیشتری قابل دستیابی هستند. همچنین این تکنیکها کنترل بهتر تفاوتهای گونهشناسی در زبان، تشخیص عبارات و ترجمهٔ اصطلاحات را به خوبی و درستی جدا کردن عبارات نامتعارف در متن، مقدور میسازند.
نرمافزارهای ترجمه ماشینی کنونی اغلب به کاربر اجازهٔ تغییر دلخواه بر اساس حوزه کاری یا حرفهای دلخواه را میدهند(همانند گزارش آب و هوا). در واقع ارتقا کیفیت خروجی با استفاده از محدود کردن کلمات جایگزین شونده، انجام میشود. این تکنیک بطور خاص در حوزهٔ رسمی یا زبانهای فرموله شده استفاده میشود. این بدین معنی است که ترجمه ماشینی از اسناد قانونی و دولتی آسانتر از تولید خروجی قابل استفاده از مکالمات یا متون غیر چهارچوب بندی شده دیگر است. همچنین کیفیت خروجی بهبود یافته میتواند با استفاده از دخالت انسان بدست آید. برای مثال سیستمهایی موجودند که اگر کاربر بطور کاملاً واضحی کلماتی که اسامی خاص هستند را معین کرده باشد، قادر به ترجمه دقیقتری هستند. با کمک گرفتن از این تکنیکها ترجمه ماشینی بعنوان یک ابزار برای کمک کردن به مترجمان(انسانها) و بسیاری از موضوعهای محدود، قادر به تولید خروجی قابل استفاده و نهایی است.
در ترجمهٔ ماشینی ویژگیهایی وجود دارد که نه تنها از نظر جاذبه و کشش علمی، بلکه، از دیدگاه اقتصادی و دیگر ضرورتها و اقتضاهای عصر، انجام آن را کاملاً توجیه میکند. به عنوان مثال، در مقر سازمان ناتو در بروکسل و جامعه اروپا علیرغم آنکه حدود ۱۲۰۰ مترجم ورزیده به کار اشتغال دارند، در حال حاضر از ترجمه ماشینی نیز استفاده میشود. دلیل این امر سرعت و هزینهاست. میزان کاری که مترجمی ورزیده در خلال چندین روز انجام میدهد، توسط کامپیوتر در عرض چند دقیقه انجام میشود. حتی اگر کیفیت و دقت ترجمه ماشینی کمتر از حاصل کار مترجم باشد، باز هم از جهات گوناگون اهمیت و ارزش خاص آن چشمگیر است.
تاریخچه
ترجمهٔ ماشینی از جملهٔ اولین اهداف مورد نظر در علوم رایانه و بخصوص در حوزهٔ هوش ماشینی به حساب میآید و سابقهٔ آن به حدود نیم قرن پیش از این باز میگردد. نخستین ترجمهای که بطور کامل توسط کامپیوتر انجام شد، ترجمهٔ متنی بود از زبان انگلیسی به زبان روسی. گر چه از آن زمان تا کنون فناوری ترجمهٔ ماشینی رشد زیادی داشتهاست، هنوز هم نقصهای فراوانی را داراست. اصولاً چون کامپیوترها نمیتوانند مانند انسان هوشمند باشند، ترجمهای هم که توسط آنها انجام شود، ترجمهٔ کاملی نخواهد بود. نمیتوان انتظار داشت که با استفاده از یک نرمافزار مترجم، هر متنی به آسانی ترجمه شود. نرمافزارهای مترجم، در بهترین حالت، عمل ترجمه را با دقتی در حدود ۷۰ درصد انجام میدهند. برای به دست آوردن نتیجه بهتر، لازم است قبل و بعد از ترجمه، مقداری ویرایش روی متن انجام شود.
در طی چند دههٔ اخیر و همزمان با گسترش و پیشرفت زبانشناسی رایانهای، در بسیاری از کشورهای جهان، تلاشهای همهجانبه و پیگیر در جهت ترجمهٔ متون از طریق کامپیوتر انجام گرفته، و حاصل کار با توجه به تنگناها، محدودیتها، و مسائل خاص ترجمه درخور توجهاست. در بعضی از زمینهها حاصل کار واقعاً رضایتبخش است، ولی، در برخی موارد نتایج به دست آمده را علیرغم قابل فهم بودن، باید ویراستاری کرد. طبیعتاً نوع متن و میزان پیچیدگی آن اهمیت زیادی در نتیجه کار دارد.
فرایند ترجمه
فرایند ترجمه به شرح زیر است:
رمزگشایی معنایی متن مبدا
کدگذاری دوباره این معنا در زبان مقصد
در پس این فرایند بظاهر آسان، عملیات شناختی پیچیدهای واقع است. به منظور رمز گشایی معنای متن مبدا، مترجم باید قابلیت تفسیر و تجزیه تحلیل تمام ویژگیهای متن را داشته باشد. یک فرایند که احتیاج به دانش عمیقی از دستور زبان، جملهشناسی(نحو)، معناشناسی و اصطلاحات از زبان مرجع دارد به همان اندازه باید دانش مربوط به فرهنگ صحبت کنندگان آن زبان را نیز داشته باشد. از آن جهت، چالشی در ترجمه ماشینی وجود دارد که چگونه یک کامپیوتر را برنامه نویسی کنیم که بتواند همانند یک انسان متنی را بفهمد و بتواند یک متن جدید در زبان مقصد بسازد که بنظر میرسد توسط انسان نوشته شدهاست. این مساله ممکن است به روشهای مختلفی حل شود.
روشها
برای دست یافتن به ترجمه ماشینی میتوان روشی مبتنی بر قوانین زبانشناسی استفاده کرد، به این معنی که کلمات از نظر زبانشناسی ترجمه خواهند شد. (در واقع متناسبترین کلمات مقصد جایگزین کلمات مبدا خواهند شد.)
این موضوع که موفقیت ترجمه ماشینی پیش از هر چیز نیازمند حل مسئله فهم زبان طبیعی است، اغلب مورد بحث است. به طور عام روشهای قانون مند، متن را با استفاده از ساختن واسطی سمبلیک -که نهایتاً متن زبان مقصد از آن ایجاد میشود- تجزیه میکنند.
با توجه به طبیعت نمایش واسطه، یک روش به عنوان ترجمه ماشینی بین زبانی یا ترجمه ماشینی مبتنی بر انتقال معرفی میشود. این روشها نیاز به واژگان وسیعی با اطلاعات تکواژشناسی، دستور زبان و معناشناسی دارند.
با دادن دادههای کافی نرمافزارهای ترجمه ماشینی حتی برای صحبت کننده بومی یک زبان به حدی خوب کار میکنند که معنی تقریبی آنچه توسط یک صحبت کننده بومی دیگر نوشته شدهاست بفهمد. دشواری کار ترجمه خودکار، بدست آوردن اطلاعات کافی از نوع صحیح آن برای پشتیبانی روشی خاص است. به عنوان مثال یک پیکره وسیع چند زبانی از دادهها، برای روشهای آماری مورد نیاز است، حال آنکه برای روشهای مبتنی بر دستورزبان لازم نیست. اما از سویی دیگر روشهای مبتنی بر دستورزبان نیاز به یک زبان شناس حرفهای برای طراحی دقیق دستورزبانی که استفاده خواهد شد، دارند. برای ترجمه بین زبانهای نزدیک بهم، تکنیکی به نام ترجمه ماشینی مبتنی بر انتقال سطحی ممکن است استفاده شود.
روش قاعدهمند
الگوی ترجمه ماشینی قانون مند شامل الگوی ترجمه ماشینی مبتنی بر انتقال، ترجمه ماشینی بین زبانی و ترجمه ماشینی مبتنی بر فرهنگ لغت است.
روش بین زبانی
ترجمه ماشینی بین زبانی نمونهای از ترجمه ماشینی قاعدهمند است. در این روش، متن به زبان مبدا به یک متن بین زبانی(بعنوان مثال، زبانهای بینالمللی کمکی همانند اسپرانتو) که مستقل از زبان مقصد است، تبدیل میشود. سپس متن به زبان مقصد از متن بین زبانی، تولید خواهد شد.
روش مبتنی بر فرهنگ لغت
ترجمه ماشینی میتواند از روشی مبتنی بر دادههای فرهنگ لغت استفاده کند و این بدان معنی است که کلمات به همان گونهای که در فرهنگ لغات موجودند، ترجمه میشوند.
دانشگاه
دانشگاه را در فرهنگهای لغت این گونه تعریف کردهاند: نهادی برای آموزش عالی
که سه ویژگی اصلی دارد:
دانشکدههایی در رشتههای گوناگون دانش
تسهیلاتی برای پژوهش استادان و دانشجویان
رتبههای آموزشی که به دانشجویان و استادان داده میشود.
گفته میشود که قدیمیترین نهادی که به دانشگاههای امروزی شباهت بیشتری داشت،
حدود شش و نیم سده پس از برپایی آکادمی افلاطون (که در باغ آکادامه و دره
آکادموس آتن گشایش یافت)فعالیت میکرد. دانشگاهها بر حسب علومی که در آنها
تدریس میشوند، بر دو نوع هستند:
دانشگاههای جامع
دانشگاههای تخصصی
دانشگاه در تمام سطوح علمی گوناگون (کاردانی، کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا)
و رشتههای مختلف مدرک دانشگاهی ارائه مینماید.
تاریخ
با توجه به تعریفی که از دانشگاه ارائه میشود در مورد اینکه کهنترین دانشگاه
دنیا کدام بوده بحث و جدلهای بسیاری وجود دارد. اما به قطع یقین، چنین مرکز
آموزشی در تمدنهای باستانی خاور شکل گرفتهاست. اگر دانشگاه را یک موسسه
دانشجویی فرض کنیم، آکادمی افلاطون قدیمیترین دانشگاه در باختر بودهاست و سند
تاریخی هم بر این ادعا وجود دارد. واژه لاتین "universitas" ابتدا در عصر یونان
باستان و روم احیا شد و به کمک آن تلاش میکردند ویژگیهای آکادمی افلاطون را
شرح دهند.
اگر دانشگاه را تنها یک موسسه آموزش عالی فرض کنیم آنگاه میتوانیم دانشگاه
شانگیانگ در چین را که پیش از سده ۲۱ قبل از میلاد گشایش یافته بود، قدیمیترین
دانشگاه بنامیم؛ مشروط بر اینکه افسانه نباشد. دانشگاه قسطنطنیه (در عهد
امپراطوری بیزانس) در سال ۸۴۹ میلادی به دستور قیصر بارداس (نایب السلطنه
امپراطور میخائیل سوم) احیا گردید. این دانشگاه با داشتن فعالیتهای پژوهشی و
آموزشی، حفظ خودگردانی و استقلال آکادمیک عموماً به عنوان نخستین موسسه آموزش
عالی با ویژگیهای دانشگاهی امروزی شناخته میشود.
آموزش در دانشگاه نالاندا در ایالت بیهار در هند در قرن ۵ پیش از میلاد برپا
بوده و به دانش آموختگان آن مدرک دانشگاهی اعطا میشدهاست. سومین دانشگاهی که
به تازگی ویرانههای آن را یافتهاند، دانشگاه راتناجیری در اوریسا است.
دانشگاه الازهر در قرن دهم در قاهره در کشور مصر گشایش یافت.
شهرهای باستانی تکشاشیلا نالاندا، ویگراماسیلا و کانچیپورا در هند باستان مراکز
بسیار مشهور آموزشی در خاور بودهاند که از سراسر آسیا دانشجو داشتهاند. به
ویژه نالاندا که مرکز معروف دانشگاهی بوداگرایی بوده و لذا هزاران اندیشمند و
دانشجوی بودایی را از چین، شرق آسیا، آسیای مرکزی و آسیای جنوب شرقی جذب کرده و
در کنار آن دانشجویان بسیاری از ایران و خاورمیانه را در خود جای داده بود.
در آن زمان اعطای مدرک دانشگاهی چندان مرسوم نبود ولی موسسات آموزش عالی
باستانی در چین آکادمیهای (شویان)، یونان، (آکادمی) و ایران نیز وجود داشتند.
مدرسه در سال ۳۸۷ قبل از میلاد توسط فیلسوف یونانی افلاطون در مجاورت آتن بانام
آکادیموس تاسیس گردید و به دانشجویان خود فلسفه ریاضیات و ژیمناستیک آموزش
میداد و گاهی به عنوان دانشگاه در نظر گرفته میشود. دیگر شهرهای یونان با
موسسات آموزشی قابل ملاحظه شامل کوس (سرای هیپوکراتها) که آموزشگاه پزشکی داشت
و هودز که آموزشگاههای فلسفه داشت، میباشند. موسسه کلاسیک بعدی موزه و
کتابخانه اسکندریه است که از شهرت بسیاری برخوردار بودهاست.
موسسات دانشگاهی شبیه به دانشگاههای مدرن در ایران و جهان اسلام نیز قبل از
الازهر وجود داشتهاند. درچین باستان چند موسسه آموزش عالی وجود داشت که
تقریباً نقشی همانند با دانشگاههای جهان باختر را ایفا کردهاند. چنین گفته
میشود که در قرن ۲۱ پیش از میلاد در چین موسسه آموزشی عالی با نام شانگیانگ
تاسیس شده (شانگ به معنی عالی و برتر و یانگ به معنی مدرسهاست) که موسس آن شون
(از ۲۳۵۷ تا ۲۳۰۷ ق. م.) در عصر یویو میزیستهاست. ممکن است مراکز آموزش عالی
بر مدرسه امپریال مرکزی موسوم به پیونگ در زمان سلسله ژو (۱۰۴۶ تا ۲۴۹ قبل از
میلاد)، تایخو در سلسله هان (۲۰۲ ق. م. تا ۲۲۰ پس از میلاد) و گوزیجیان در
سلسله سوی تاثیر فراوانی گذاشته باشد. تاریخ دانشگاه نانجینگ به تاسیس آموزشگاه
سلطنتی نانجینگ درسال ۲۵۸ باز میگردد و دانشگاه سلطنتی نانجینگ به نخستین
موسسهای تبدیل شد که ترکیب آموزش و پژوهش را در ۵ دانشکده در سال ۴۷۰ ارائه
میکرد. در هر سلسله فقط یک آموزشگاه سلطنتی مرکزی وجود داشت که آن نیز همیشه
در مقر حکومت بود و بالاترین سطوح علمی را در آن ارائه میدادند. همچنین نوع
دیگری از موسسات آموزشی موسوم به آکادمیهای شویوان از قرن هشتم به بعد در عصر
حکومت تانگ به وجود آمدند. این مراکز عموماً به صورت خصوصی اداره میشدند و
دولت به برخی از آنها کمک میکرد. هزاران شویواندر چین فعال بودند و مدارک
تحصیلی آنها با هم تفاوت داشت. ازمیان شویوانهای پیشرفته میتوان یولو شویان و
بایلدونگ شویان را به عنوان مرکز آموزش عالی در نظر گرفت. در کشور چین باستان
تمام امور امپراطوری را به مقامات تحصیل کرده و با سواد میسپردند و در زمان
سلسله سوی (۵۸۱-۶۱۸) برای ارزشیابی و انتخاب افراد حکومتی یک آزمون برگزار
میشد.
در عصر کارو لینجیان، چارلیماگن نمونهای از آکادمیها را به نام آموزشگاه کاخ
یا scola palatina در آخن واقع در آلمان امروزی تاسیس کرد. دانشگاه دیگری که
امروزه آکادمی برکساگاتا نام دارد در سال ۷۹۸ توسط یکی از رهبران کارولینجیان
تاسیس شده بود. دانشگاه در منطقه نویون که امروزه در خاک فرانسه واقع شده قرار
داشت. به طور کلی میتوان گفت که هدف اندیشمندان، اشخاص طبقه بالا، روحانیون و
خود چارلیماگن این بود که کل جامعه به طور خاص، و فرزندان اشراف به طور عام
آموزش ببینند تا شیوه مدیریت زمینها و حفاظت از سرزمین خود را در برابر تجاوز
و استفاده نادرست فرا گیرند. نخستین دانشگاه اروپایی قرون وسطی دانشگاه ماگنورا
در قسطنطنیه بود (که امروزه در استانبول ترکیه قرار دارد). این دانشگاه درسال
۸۴۹ در زمان سیطره امپراطوری بارداس و میخائیل سوم تاسیس شد و پس از آن در قرن
نهم دانشگاه سالرنو، در سال ۱۰۸۸ دانشگاه بولونیا (ایتالیا) و در سال ۱۱۰۰
دانشگاه پاریس در فرانسه (بعداً با دانشگاه سوربن ادغام شد) بنا شدند. بسیاری
از دانشگاههای قرون وسطی تحت سیطره کامل کلیسای کاتولیک و پاپها بودند. در
اوایل قرون وسطی بیشتر دانشگاههای نو از مدارس و آموزشگاههای پیشین منشعب
شدند به ویژه اینکه گرایش زیادی برای تبدیل شدن به مراکز آموزش عالی داشتند.
بسیاری از مورخین معتقدند این دانشگاهها تداوم همین علائق معابد به تحصیل
بودهاند.
در اروپا مردان جوان پس از پایان تحصیلات در مقطع سوم (مقدمات گرامر، کلام و
منطق) و مقطع چهارم به ادامه تحصیل در دانشگاه میپرداختند و در رشتههای
گرامر، منطق، هندسه، مثلثات، ریاضیات، موسیقی و نجوم درس میخواندند (برای
آگاهی یافتن از تاریخچه نحوه توسعه مقاطع سوم و چهارم در رابطه با مدارک، به
ویژه در دانشگاههای انگلیسی به مدارک دانشگاه آکسفورد مراجعه نمایید).
مبنای تاسیس دانشگاه قانون یا فرمان تاسیس بود. مثلاً در انگلستان برای تاسیس
دانشگاه نیاز به قانون پارلمان یا فرمان سلطنتی بود؛ در هر دو حالت اعطای هر
نوع مدرکی فقط با تایید شورای ویژه و دیگر دستگاههای مجاز، انجام میشد.
در مالی (غرب آفریقا) دانشگاه اسلامی سنکور (در سال ۹۸۹) تاسیس شد ولی فاقد
مدیریت مرکزی بود؛ در واقع این دانشگاه از مجموعهای از دانشکدههای مستقل
تشکیل شده بود که هر یک توسط یک اندیشمند یا استاد اداره میشدند. کلاسها در
فضای باز مساجد یا اماکن خصوصی تشکیل میشدند. موضوعات اصلی تدریس عبارت بودند
از قرآن، مطالعات اسلامی، حقوق و ادبیات. درکنار آنها دروس پزشکی و جراحی،
نجوم، ریاضیات، فیزیک، شیمی، فلسفه، زبان و زبان شناسی، جغرافیا، تاریخ و هنر
هم ارائه میشد. دانشجویان درکنار درس، زمانی را هم به آموزش اخلاق و بازرگانی
اختصاص میدادند. اماکن تجاری مدرسه دورههایی را در مورد تجارت، قالیبافی،
کشاورزی، ماهیگیری، بنایی، کفاشی، خیاطی و دریانوردی ارائه میکردند. گفته
میشود که آزادی فکری دانشگاههای غربی تحت تاثیر دانشگاههایی مانند سنکور و
قرطبه (اسپانیای مسلمان) بودهاست. حفظ قرآن و آموزش زبان عربی برای دانشجویان
الزامی بود. زبان رسمی تدریس در دانشگاه و همچنین زبان بازرگانی تیمبوکتو زبان
عربی بود. به جز تعداد کمی دست نوشته به زبانهای سونگای و دیگر زبانهای غیر
عربی، تمام ۷۰۰۰۰ نسخه باقیمانده از آن عصر به زبان عربی هستند. (بنیاد
الفرقان در لندن یک فهرست ۵ جلدی ازاین آثارمنتشر کرده که در کتابخانه احمد
بابا موجود است.)
دانشجویان این دانشگاه نیز همچون سایر دانشگاههای اسلامی از سراسر دنیا پذیرش
میشدند. در حدود قرن ۱۲ بود که این دانشگاه ۲۵۰۰۰ دانشجو را در شهری ۱۰۰۰۰۰
نفری در خود جای داده بود. این دانشگاه به خاطر استانداردهای بالا و سختگیری در
پذیرش دانشجو مشهور بود.
آینده
آینده دانشگاههای امروزی به صورت ساختمانی سنتی از خشت و گل به چند دلیل در
هالهای از ابهام قرار دارد. یک موسسه اروپایی یا مسیحی ویژه نخبگان در حرکت به
سوی مدل آموزشی همگانی مشکلات قابل توجهی داشتهاست. این مدل باید به دنبال
افزایش سطح کیفی پرورش نخبگان و دستیابی به حقایق عینی باشد. استنلی آرونویتز
در مطالعه دانشگاههای آمریکا پس از جنگ جهانی دوم («کارخانه دانش») میگوید که
دانشگاههای آمریکا تحت تاثیر مسائل مربوط به اشتغال، فشار بر دانشگاههایی که
زمین آنها موقوفهاست، و بی توجهی سیاستمداران و عدم آگاهی دانشگاهها از
نیازهای جامعه بودهاند. به صورت نظری تر بیل ریدینگز (مرحوم) در مطالعه ۱۹۵۵
خود با عنوان "ویرانی دانشگاه هاً تصریح میکند که دانشگاههای جهان به طور
ناامید کنندهای در اثر جهانی سازی و بی ارزشی تعالی بوروکراتیک تغییرکردهاند.
وی معتقد است که دانشگاهها به زندگی مصرف گرایانه و ویرانگر خود ادامه میدهند
تا ما به فکر آموزشهای پیشرفته فراملی بیفتیم که فراتر از مسائل ملی و سازمانی
حرکت میکنند.
جنبش در حال گسترشی به نام دانشگاه عصر سوم (U3A) شکل گرفتهاست که شامل
گروههای کوچک، مستقل و خود مختار از اندیشمندان بازنشسته و دیگر کسانی است که
برای خودشان مطالعه میکنند؛ این دانشگاهها خیریه هستند وهیچ گونه مدرک یا
گواهی نمیدهند: دانشگاه به شکل باستانی، یعنی مجموعهای از اندیشمندان. دامنه
مطالعات U3A فراتر از محدوده دانشگاه هاست و شامل اغلب رشتههای فیزیکی و ذهنی
است که برای افرادی که در «عصر سوم» زندگی خود قرار دارند مفید است.
سازمان
اگر چه هر نهاد و موسسهای از سازماندهی ویژه خود برخوردار است، ولی دانشگاهها
تقریباً همگی از یک هیات امنا، یک رئیس، دستکم یک معاون و روسای قسمتهای
گوناگون تشکیل شدهاند که تصمیمگیریهای گوناگون را عملی میسازند. دانشگاهها
معمولاً به تعدادی دانشکده تقسیم میشوند. سیستمهای دانشگاه دولتی توسط
نهادهای آموزش عالی دولتی اداره میشوند. این نهادها درخواستهای مالی و
پیشنهادهای بودجهای را بررسی و پس از تصویب، بودجه یاد شده را به دانشگاه
تخصیص میدهند. این نهادها همچنین برنامههای نو آموزشی را تایید و برنامههای
جاری را لغو یا اصلاح مینمایند. به علاوه تدابیر لازم را برای توسعه هماهنگ
آموزش عالی در سطح کشور اتخاذ میکنند. اما بسیاری از دانشگاههای دولتی در
دنیا تا حدی از استقلال مالی، پژوهشی و آموزشی برخوردارند. دانشگاههای خصوصی
بودجه خود را از دولت دریافت نمیکنند و در اتخاذ سیاستهای خود استقلال بیشتری
دارند.
هر چند سیاستهای متغیر یا استانداردهای فرهنگی و اقتصادی در نواحی جغرافیایی
گوناگون سبب ایجاد عدم توازن شدید بین دانشگاههای گوناگون جهان و حتا
دانشگاههای یک کشور شدهاست، اما معمولاً دانشگاههای هر جامعه در میان موسسات
پژوهشی و آموزشی پیشرو آن جامعه قرار دارند.
اغلب دانشگاهها در کنار ارائه دروس علوم طبیعی، مهندسی، معماری، پزشکی، مدیریت
ورزش، علوم اجتماعی، حقوق یا علوم انسانی، امکانات رفاهی خاصی را مانند غذا
خوری، بانک، مراکز تایپ و چاپ، مراکز شغلی و بوفهها را برای دانشجویان خود
فراهم میآورند. به علاوه بیشتر دانشگاههای بزرگ کتابخانه، مراکز ورزشی،
رستوران، اتحادیه دانشجویی، باغهای گیاه شناسی، رصد خانه ستاره شناسی،
بیمارستانهای دانشگاهی و کلینیکها، آزمایشگاههای رایانهای، آزمایشگاههای
علمی و مراکز رشد بازرگانی ویژهٔ خود را دارند.
دانشگاههای سراسر جهان
روشهای تامین بودجه و سازمان دانشگاهها در کشورهای گوناگون جهان بسیار متفاوت
هستند. در برخی کشورها بودجه از سوی دولت تامین میشود و دربرخی از کشورها از
شهریههای دانشجویان و کمکهای مردمی استفاده میشود. در برخی کشورها افراد در
مناطق خود به دانشگاه میروند ودربرخی از کشورها دانشگاهها از سراسر دنیا
دانشجو پذیرش میکنند و امکانات اقامتی در اختیار دانشجویان قرار میدهند.
پذیرش دانشجو
سیستمهای پذیرش و ساختارهای دانشگاهی در سراسر جهان تفاوتهای زیادی با هم
دارند (به سیستم پذیرش دانشگاهها مراجعه کنید). این تفاوتها در کشورهایی که
دانشگاههایشان نقش کالجهای اجتماعی را ایفا میکنند (مانند اروپا و ایالات
متحده) محسوسترند. دانشجویان یا از طریق پرداخت مبالغی پول به عنوان شهریه در
دانشگاه پذیرفته میشوند و یا از طریق آزمونی بهنام کنکور.
پذیرش دانشجو با اخذ شهریه
دانشجویان پولی، طبقهای ویژه، در دانشگاهها هستند که به علت پولدار بودن،
امکانات در اختیارشان است. این دانشجویان، زیر نظر بهترین استادان، مشغول به
تحصیل هستند. مسئولان دانشگاهی، صرفاً به علت کسب درآمد اقدام به چنین کاری
میکنند.
هرچند که دانشگاه، قابل تقلیل به یک بنگاه اقتصادی یا یک شرکت سهامی نیست.
(زیرا که دانشگاه، ابعاد غیر انتفاعی، غیر بازاری و ویژگیهای اجتماعی و فرهنگی
خاصی دارد و پاسخگویی دانشگاه، صرفاً، پاسخگویی به تقاضای بازارها نیست، بلکه
مسئولیت اجتماعی پاسخگویی به مسائل فرهنگی جامعه را نیز عهدهدار است.) ولیکن،
برخی دانشگاههای خصوصی، اقدام به پذیرش چنین دانشجویانی میکنند.
پذیرش از طریق کنکور
کنکور نام آزمونی است که در بسیاری کشورها برای پذیرش دانشجو برگزار میشود.
کاربردهای محاورهای
واژه «دانشگاه» از نظر کلامی ممکن است به یک مرحله در زندگی فرد اطلاق شود:
«وقتی در دانشگاه بودم...»؛ در ایالات متحده اغلب از واژه «کالج» استفاده
میشود: «وقتی در کالج بودم...».(برای اطلاعات بیشتر به مقاله کالج، تفاوت
کاربرد در آمزیکا و بریتانیا مراجعه کنید.) در استرالیا و نیوزلند واژه دانشگاه
را به اختصار یونی (uni) میگویند که اخیراً در میان جوانان بریتانیایی هم
متداول شدهاست. در نیوزلند و آفریقای جنوبی نیز از لفظ ورسیتی (varsiry)
استفاده میشود که در قرن ۱۹ در انگلستان رایج بودهاست. امروزه در ایالات
متحده عموماً از واژه «دانشگاه» برای اشاره به موسسهای استفاده میشود که از
چند دانشکده برخوردار است و طیف گستردهای از مدارک تحصیلی عالی را به
دانشجویان میدهد (حتا اگر فاقد برنامههای تحصیلی در مقطع دکترا باشد) و
موسسات کوچکتر که مدارک کارشناسی و کاردانی اعطا میکنند، «کالج» نامیده
میشوند. (به کالجهای عمومی مراجعه کنید). با این وجود برخی دانشگاههای قدیمی
تر آمریکا مانند بوستون کالج، دارتموث کالج و کالج ویلیام و مری بنا به دلایل
تاریخی لفظ کالج را برروی نام خود حفظ کردهاند، اگر چه مدارک دانشگاهی عالی
متعددی اعطا میکنند. از سوی دیگر بسیاری از کالجهای کوچکتر وجود دارند که صرف
نظر از محدودیتهای برنامهها و مدارک تحصیلی قابل عرضه خود، خود را «دانشگاه»
معرفی میکنند. طبقه بندی کارنگی، موسسات دانشگاهی و کالجهای ایالات متحده را
بر اساس آمار مدارک عرضه شده توسط آنها متمایز میسازد. این طبقه بندیها
عبارتند از: I (دکترا)، IIA (کارشناسی ارشد)، IIB (کارشناسی)، III (موسسات
دوساله با رتبه آکادمیک)، IV (موسسات دوساله بدون رتبه آکادمیک). یک دانشگاه
«واقعی» موسسهای است که در طبقه بندیهای I یا IIA قرار میگیرد.
دانشکده
دانشکده (به انگلیسی: Faculty)، محلی است که در آن دروس دانشگاهی تدریس میشود.
معمولاً یک دانشگاه از چندین دانشکده و آموزشکده تشکیل شدهاست.
سازمان و مدیریت دانشکده کلیات و تعاریف
•دانشکده نظام هماهنگ و تشکل اجتماعی خاصی از گروههای علمی وابسته و متجانس
میباشد که بمنظور آموزش و پژوهش در یکی از زمینههای معارف بشری (علوم اجتماعی
و انسانی، علوم پزشکی، علوم پایه، فنی و مهندسی، علوم کشاورزی، علوم دامپزشکی
وهنر) تشکیل و حداقل دارای سه گروه آموزشی میباشد و دارای امکانات و تجهیزات
لازم برای ارائه رشتههای تحصیلی دائر در آن میباشد.
• تعریف گروه آموزشی: اجتماعی از اعضای هیات علمی که در رشتهای از علوم و
معارف بشری با یک زمینه کاملاً تخصصی و یا کاربردی متخصص باشند و عهده دار
آموزش و ارائه خدمات پژوهشی در ارتباط با یک رشته و یا یک شاخه میباشند، هر
گروه آموزشی حداقل دارای ۵ نفر عضو هیات علمی تمام وقت میباشند که لااقل سه
نفر از آنان در مرتبه استادیاری و یا بالاتر باشند، گروه آموزشی واحد تابعه
دانشکده میباشد.
ارکان مدیریت دانشکده
هر دانشکده بوسیله، رئیس آن که توسط رئیس دانشگاه انتخاب و برای مدت ۳ سال
منصوب شدهاست اداره میشود. رئیس هر دانشکده برای اجرای وظایف محوله و بر اساس
حجم عملیات و استانداردهای تشکیلاتی میتواند معاونینی داشته باشد. تعداد
عناوین سازمانی معاونین بر اساس سازمان اداری مصوب دانشگاه که به تصویب مراجع
قانونی ذیربط میرسد تعیین میشود. معاونین دانشکده بر اساس پیشنهاد رئیس
دانشکده و تأیید و حکم رئیس دانشگاه برای یک دوره دو ساله منصوب میشوند و
انتخاب مجدد آنها بلامانع میباشد.
سازمان اداری و علمی دانشکده
دانشکده مجموعه متشکل و هدفمندی است که از تعدادی واحدهای اداری و آموزشی و
پژوهشی تشکیل میشود و هر یک از واحدهای تابعه، مسئولیت اجرای بخشی از اهداف
دانشکده را بعهده دارند. ساختار سازمانی و تشکیلات تفصیلی هر دانشکده براساس
حجم عملیات و استانداردهای تشکیلاتی تنظیم و پس از تصویب هیات امناء دانشگاه به
تأیید سازمان اداری و استخدامی کشور میرسد. در حال حاضر واحدهای پشتیبانی علمی
و اداری دانشکده در قالب واحد کتابخانه و اداره آموزش و دبیرخانه سازماندهی
شدهاند و واحدهای علمی تابعه دانشکده را گروههای آموزشی و مراکز تحقیقاتی
وابسته تشکیل میدهند که عهده دار امر آموزش دانشجویان و ارائه خدمات علمی و
پژوهشی میباشند.
آموزشکده
آموزشکده یک نهاد دانشگاهی است که تا مقطع کاردانی یا فوق دیپلم است. آموزشکده
در اصل برای دانشجویان فنی هنرستانها به وجود آمدهاست. برای آموزش تکنسین و
افزایش مهارت دانشجویان و کار آفرینی ایجاد شده استو زیر نظر آموزش و پرورش
اداره میشود. اقتصاد کشورهایی مثل ایالات متحده به شدت وابسته به نیروی کار با
مهارت و حرفهای میباشد. دولت ایران هزینهٔ زیادی روی آموزشکدهها ندارد و
توجهی هم به خروجی و ایجاد اشتغال فارغ التحصیلان ندارد و بسیاری از فارغ
التحصیلان آموزشکدههای فنی یا دوباره در کنکور شرکت میکنند و در مقطع لیسانس
شرکت میکنند و یا به شغلهای نامربوط کشانده میشوند که اصل وجودی آوزشکدههای
فنی را زیر سوال میبرد. مدرک فوق دیپلم هنوز در ایران آن طور که باید و شاید
شناحته شده نیست و به همین خاطر همهٔ منابع کشور و وقت با ارزش جوانان در این
سنین به هدر میرود. وزیر آموزش و پرورش ایران هم در اعترافی تلخ از ناکارآمدی
آموزشکدههای فنی سخن به میان آورده و درخواست انحلال آن را کردهاست. استفاده
از دبیران آموزش و پرورش که عمدتاً لیسانس هستند هم یکی از دلایل مهم ناکار
آمدی آموزشکدههای فنی است. در حالی که استفاده از یک کادر مجرب و با مدرک بالا
میتواند باعث پیشرفت آنها شود: